روزگاری ست که ...
روزگاری ست که آسمانش همیشه ابریست...
دل هاش سرد و افکارش پاییزی ست
روزگاری ست که من و تو در آن ما نیست......
من همیشه تنهاست و تو با دیگری ست
... روزگاری ست که طلوع اش تاریک و غروبش دائمی ست....
محبتها فاسد و خیانت هاش ابدی ست
روزگاری ست که شبهاش بیستاره و روزش پر از تاریکی ست...
مرام در آن مرده و هوس همیشگی ست
آری روزگاری ست که بی وفایی در آن قانون و رفاقت هاش بی معنی ست .......